سیک زندگی علی (ع)

علــی ای همـای رحمت تــو چه آیتــی خــــدا را ؟

شخصیت امام علی (ع) در نهج البلاغه

۳۹۰ بازديد
آل یاسین
 

برای شناخت امام(ع) علاوه بر مطالعه تاریخ و تحلیل آن، می توان به سخنان آن حضرت درباره خودشان یا سخنان کسانی که حضرت را درک کرده و در مکتبش پرورش یافته اند - بی واسطه یا با واسطه - و حتی دشمنانش مراجعه کرد.

از آنجا که امام(ع) از مقام عصمت برخوردار است، شناخت حضرتش برای غیر معصوم کاری مشکل و چه بسا غیر ممکن است; به همین جهت، شاید بهترین راه شناخت حضرت مراجعه به سخنان معصومان(ع) و از جمله خود ایشان باشد.

لذا در این نوشتار بنابر آن است که امام(ع) را از زبان مبارکش معرفی کنیم. طبیعی است که با بضاعت ناچیز نگارنده و محدودیت مقاله، فقط به جلوه های اندکی از شخصیت آن بزرگوار پرداخته ایم .

وصیت امیرالمؤمنین علی (ع)

۳۳۲ بازديد
  • آل یاسین
  • وصیت‌هاى حضرت علی علیه السلام در آخرین لحظات به امام حسن و امام حسین علیهما السلام:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم؛

این آن چیزى است که على بن ابى طالب وصیت مى ‌کند. على به وحدانیت و یگانگى خدا شهادت مى ‌دهد، و اقرار مى ‌کند که محمد بنده و پیغمبر خداست، خدا او را فرستاد تا مردم را هدایت کند و دین خود را بر ادیان دیگر غالب گرداند ولو کافران کراهت داشته باشند. همانا نماز، عبادت، حیات و ممات من از خدا و براى خداست، شریکى براى او نیست من به این دستور امر شده ام و تسلیم خداوند هستم. اى پسرم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نامه به او برسد به امور زیر توصیه و سفارش مى ‌کنم:

  1. هرگز تقواى الهى را از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقى بمانید.
  2. همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا متحد باشید و از هم جدا نشوید، همانا از پیغمبر خدا شنیدم که مى ‌فرمود: اصلاحِ میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزى که دین را محو و نابود مى ‌کند فساد و اختلاف است ولاحَولَ ولاقُوَّة إلّابِاللَّهِ العلیّ العظیم.
  3. «ارحام و خویشاوندان» را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مى ‌کند.
  4. خدا را، خدا را! درباره «یتیمان»، مبادا گرسنه و بى ‌سرپرست بمانند.
  5. خدا را، خدا را! درباره «همسایگان» خوش‌رفتارى کنید، پیغمبر آن قدر در مورد همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم مى ‌خواهد آن‌ها را در ارث شریک کند.
  6. از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «قرآن»، نکند دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشى گیرند!
  7. از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «نماز» چرا که نماز ستون دین شماست.
  8. از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «کعبه» خانه پروردگارتان، مبادا حج تعطیل شود که اگر کعبه خالى بماند و حج متروک شود مهلت داده نخواهید شد و مغلوب دشمنان خواهید شد.
  9. از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره ماه «رمضان» که روزه آن ماه سپرى است براى آتش جهنم.
  10. از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «جهاد در راه خدا» از مال و جان خود در این راه کوتاهى نکنید.
  11. از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «زکات مال» که زکات، آتشِ خشمِ الهى را خاموش مى ‌کند.
  12. از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «امت پیامبرتان» مبادا مورد ستم قرار گیرند.
  13. از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «صحابه و یاران پیغمبرتان» زیرا رسول خدا درباره آنان سفارش کرده است.
  14. از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «فقرا و تهیدستان» آن‌ها را در زندگى خود شریک کنید.
  15. از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «بردگان و کنیزان» که آخرین سفارش پیامبر صلی الله علیه و آله درباره این‌ها بود. على علیه السلام مجدداً سفارش نماز را کرد و فرمود: کارى که رضاى خدا در آن است در انجام آن بکوشید.
  16. با مردم به خوشى و نیکى رفتار کنید همان طورى که قرآن دستور داده است و به ملامت مردم ترتیب اثر ندهید.
  17. امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید، نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آن گاه هر چه نیکان شما دعا کنند دعاى آن‌ها مستجاب نخواهد شد.
  18. بر شما باد که بر روابط دوستانه میان خود بیافزایید، به یکدیگر نیکى کنید از کناره‌ گیرى از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.
  19. کارهاى خیر را به مدد یکدیگر و اجتماعاً انجام دهید و از همکارى در مورد گناهان و چیزهایى که موجب کدورت و دشمنى مى ‌شود بپرهیزید: «تعاونوا على البرّ والتقوى...».
  20. از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است: «واتقوااللَّهَ إنّ اللَّهَ شَدیدُالعِقاب».

خداوند نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیغمبرش را در حق شما حفظ فرماید، اکنون با شما وداع مى ‌کنم و شما را به خداى بزرگ مى ‌سپارم و سلام و رحمتش را بر شما مى ‌خوانم.
در آخر این وصیت در کافى آمده است که پس از پایان وصیت حضرت پیوسته مى گفت: «لاإله إلاّاللَّه» تا وقتى که روح مقدسش به ملکوت اعلى پیوست.

در نهج البلاغه است که در پایان وصیت، امام علیه السلام فرزندان خود را مخاطب ساخت و به آن‌ها فرمود: «یا بنی عَبدُالمطّلب لایَلفِینَّکُم تَخُوضونَ دِماءَ المُسلمینَ خُوضاً تَقولون. قُتِلَ أمیرُالمؤمنین! ألا لایَقْتُلُنَّ بی إلاّ قاتلی، اُنظروا إذا اَنا مُتُّ مِن ضَربَتِهِ هذهِ فَاضربوهُ ضَربَةً، لایُمثَّل بالرَّجُلِ فإنّی سَمِعتُ رَسولَ اللَّه صلی الله علیه و آله یَقول. إیّاکُم والمُثلة ولو بِالکلْبِ العَقور؛ اى فرزندان عبدالمطلب! نیابم شما را که در خون مسلمانان فروروید و دست به کشتار بزنید به بهانه این که بگویید امیرالمؤمنین کشته شده و بدانید که در برابر من جز کشنده من کسى نباید کشته شود، نگاه کنید چون من از ضربت او از دنیا رفتم به او یک ضربت بزنید و او را مُثله نکنید که من از رسول خدا شنیدم که مى فرمود: "از مُثله‌کردن بپرهیزید اگر چه به سگ گزنده و هار باشد"».

آل یاسین

منبع : دانشنامه اسلامی

جلوه عدالت علوی

۳۰۳ بازديد
آل یاسین

قال علی علیه السلام :

وَاللّهِ لَو اعطیتُ الأَقالیمَ السَّبعَهَ بِما تَحتَ أفلاکِها، عَلى أن أعصِیَ اللّهَ فی نَملَهٍ أسلُبُها جُلبَ شَعیرَهٍ ما فَعَلتُهُ، وإنَّ دُنیاکُم عِندی لِأَهوَنُ مِن وَرَقَهٍ فی فَمِ جَرادَهٍ تَقضَمُها، ما لِعَلِیٍّ ولِنَعیمٍ یَفنى، ولَذَّهٍ لا تَبقى!

                         ( نهج البلاغه: خطبه ۲۲۴، الصراط المستقیم: ج ۱ ص ۱۶۳)

به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم با آنچه زیر آسمان هاست، به من داده شود که با نافرمانى خدا پوستِ جوى از مورچه اى برُبایم، چنان نخواهم کرد؛ و به درستى که دنیاى شما، نزد من، خوارتر است از برگى در دهان ملخى که آن را مى جَوَد. على را چه کار با نعمتى که فانى گردد و لذّتى که نپاید؟!



آیه قرآن